اردو و پولیس نیاز به خانه تکانی اساسی دارند

بعد از روی کار آمدن حامد کرزی به عنوان رئیس جمهور منتخب و با حضور شمار زیادی از نیروهای نظامی خارجی از کشورهای مختلف، انتظار می رفت که وضعیت کشور از نابسامانی خارج شود.

این انتظارها در سال های ابتدایی کمی در حال برآورده شدن بود؛ اما این روند دیری نیانجامید و ناامنی ها در حال گسترش شده و بیکاری و فقر هم به سراغ مردم آمد.

حملات انتحاری و انفجاری هرازگاهی از مردم قربانی گرفته و دولت مردان و رهبران حکومت نیز این ناامنی ها را به کشورهای همسایه و استخبارات منطقه ارتباط دادند.

اما در این بین، حملات سبز بر آبی نیز رنگ و رونق دیگر گرفت و بیشتر از گذشته شد تا اینکه نیروهای نظامی خارجی برنامه فعالیت خود را تغییر دادند.

با این حال، نتایج و یافته های بسیاری از حملات خونبار در مناطق مختلف کشور نشان از دخالت و برنامه ریزی از سوی سازمان استخباراتی آی اس آی داشت و به صورت رسمی دخالت این سازمان را در حملات ثابت کرد.

به دست آمدن کارت های شناسایی پاکستانی از عاملین حمله های خونبار در کشور و از سوی دیگر بحث هایی در مورد نفوذ عاملین در بین نیروهای امنیتی، چالش های امنیتی را بیش از پیش عمیق تر می سازد.

نمونه آخر این حملات خونبار، حمله گروهی و انتحاری بر شفاخانه ۴۰۰ بستر سردار محمد داود خان است که گزارش ها و یافته های آن حاکی از نفوذ گسترده تروریستان در صفوف نیروهای امنیتی دارد.

عاملین این حمله به مانند حملات مشابه دیگر از کارت های شناسایی پاکستانی برخوردار بودند و از سوی دیگر یکی از عاملین این حمله نیز از داکتران جوانی بوده که چندی پیش بعد از آنکه به دلیل همکاری با تروریستان به زندان رفته بود، رها شده و به عنوان کدر در شفاخانه سردار محمد داود وظیفه اجرا می کرده است.

این حمله که مسوولیت آن از سوی گروه تروریستی داعش گرفته شد؛ کدرهای مجرب و جوانی را از جامعه طبی و مردمی افغانستان گرفت که جایگزین کردن برای آنها به زمان حداقل ده سال نیاز دارد.

در همین رابطه، نماینده گان مجلس می گویند که حمله بر شفاخانه نظامی ۴۰۰ بستر از داخل این شفاخانه برنامه ریزی شده و باید به شکل جدی بررسی شود.

نماینده گان مجلس می گویند که مسوولان امنیتی به ویژه بخش های استخباراتی و کشفی این نهادها برای جلوگیری از این حمله به صورت واضح و روشن کوتاهی کرده اند.

به باور این نماینده گان؛ اگر برای انجام این حمله از داخل همکاری نمی شد؛ تروریستان نمی توانستند از چندین کمربند امنیتی بگذرند و به داخل راه پیدا کنند.

این گفته ها حاکی از آن است که نهادهای امنیتی به ویژه اردو و پولیس افغانستان به صورت جدی نیاز به خانه تکانی مدیریتی و استخباراتی دارد تا از هرگونه حمله مشابه با این شدت و خونباری جلوگیری شود.

مقام های عالی رتبه این نهادها نیز باید به صورت جدی پاسخگوی حملات مشابه شفاخانه ۴۰۰ بستر و ارزان قیمت کابل باشند؛ در حالی که در روزهای اخیر به صورت گسترده فعالیت های انتحاری و انفجاری گروه های مخالف دولت شدت یافته و روزانه بخش هایی از کشور به ویژه پایتخت، شاهد حملات گروهی و تهاجمی بوده است.

فراموش نباید کرد که نیازمندی به خانه تکانی در اردو و پولیس بعد از آن شدت می گیرد که حوزه ششم به عنوان یک نهاد امنیتی تحت نظارت وزارت امور داخله در همسایه گی دانشکده نظامی در پل سوخته کابل با حمله گروهی مواجه شده و شماری از نیروهای نظامی و غیرنظامی در جریان این حمله جان باخته و یا مجروح شدند.

با این حال، مقام های امنیتی تا حال هیچ واکنشی نشان نداده و تنها به تعیین هئیت بررسی دلخوش کرده اند، هئیتی که مثال آن در افغانستان بی شمار بوده و نتیجه آن نامعلوم.

بارها از استعفای رهبران امنیتی یاد می شود؛ اما باید گفت که این کار راه حل مناسبی نیست و در درجه اول باید خانه تکانی اساسی و کارا در این نهادها صورت گیرد تا از نفوذ و یا هم تخریب بیشتر جلوگیری شود.

نباید فراموش کرد که مشکلات مردم افغانستان به حدی است که هر مشکل دیگر به ویژه ناامنی زخم آنها را شدت می بخشد و هیچ التیامی بر این زخم ها نیست.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *