شهر در امن و امان است؛ آسوده بخوابید

کابل به عنوان پایتخت افغانستان از دیر زمانی به این سو دیگر آرامش سابق را ندارد و هر روز شاهد حوادث ناگوار ناامنی در نقاط مختلف است.

پایتخت در طول سالهای گذشته همیشه ناآرامی را تجربه گرفته و در مدتی از ابتدای حکومت حامد کرزی رو به آرامی گذاشته بود؛ اما در این اواخر ناامنی در این شهر بیداد می کند.

دیگر مردم کابل به مانند سابق آرام نیستند، مادران از زمان خروج دلبندانشان تا آمدن آنها چشم به دروازه می دوزند، پدران در محل کارشان هم نگران اتفاقات چهار اطراف خود هستند و هم به انتظار خبر سلامتی و رسیدن نورچشمانشان هستند، پسران و دختران هم نگران اوضاع مکتب، دانشگاه و سرک ها هستند و هم انتظار می کشند تا پدران و یا مادرانشان به سلامتی از وظیفه به خانه بیایند.

مردم پایتخت دیگر به مانند گذشته نیستند؛ ترس را می توان در چشمان آنان نظاره کرد؛ هر لحظه بیم حادثه امنیتی، انفجار و انتحار آرامش را از آنها گرفته است.

مردم کابل دیگر اطمینانی به حکومت و آمدن تغییر در زنده گی شان ندارند؛ چون هیچ وعده رهبران جدیدشان در طول دو سال گذشته عملی نشده و برخلاف آن، تامین امنیت که شعار جدی آنها بود، رنگ دیگر گرفته است.

پایتخت نشینان تنها تغییری که در زنده گی خود می بینند، افزایش ناامنی و بدتر شدن زنده گی شان است و در کنار آن کلمات و الفاظ تکراری در تقبیح حملات و حوادث امنیتی است.

دیگر زنده گی برای مردم کابل و دیگر ولایت های کشور سخت شده است.

سختی زنده گی به حدی شده است که دیگر خواب شبانه هم از آنها گرفته شده است، دیگر مردم کابل حتی به شب و تاریکی آن نیز امید ندارند، مردم پایتخت چندین بار از جمله شب گذشته (۱۵سنبله) شاهد حملات انتحاری قوی و هراسان در شب بوده اند و آرامش خوابشان را با ترس و دلهره تبدیل کرده اند.

این در حالی است که مقام های امنیتی کشور از جمله فرد اول تامین امنیت در پایتخت (فرمانده پولیس) در خواب ناز به سر می برد و یا به نوعی خواهد گفت که به تروریستان «اجازه دخول» داده نشده است.

ترس و دلهره از حملات و انفجارهای شبانه به گونه ای است که دیگر هیچ فردی به جرات گفته نمی تواند «آسوده بخوابید، شهر در امن و امان است.»؛ زیرا با حضور افراد نفوذی در بین حکومت و نیروهای امنیتی و عدم جلوگیری مقام های امنیتی از این امر، دیگر شهر در امن و امان نیست.

انفجارها و حملات انتحاری روز و شب گذشته در کابل در کنار اینکه تلفاتی سنگین برای افراد نظامی و غیرنظامی داشت، تبعات روحی زیادی نیز به دنبال داشت، از جان دادن مادر یک شهید تا افزایش ترس و دلهره در بین دیگر مردم و چشم های گریانی که دیگر عزیزانشان را ندیدند.

این همه باید رهبران را به فکر چاره ای فرو برد که نیاز جدی به عمل دارد، دیگر مردم و دل مردم را نمی توان با «تقبیح بازی» به دست آورد، نباید از حوصله مردم که آن هم تحمیلی است سوءاستفاده شود، مردم نیاز به آرامش کامل دارند.

نباید خواب و آرامش را از مردم گرفت در حالی که فرزندان و فامیل رهبران و مقامات عالی رتبه در ناز و نعمت در کشورهای خارجی و با پول بیت المال زنده گی کنند، باید طرز فکر رهبران در مورد عزیزان خودشان و عزیزان مردم تغییر کند و همه را با یک چشم ببینند.

مردم نیاز به رهبرانی دارند که به خوبی توانایی مدیریت بحران های عمده امنیتی و اقتصادی را داشته باشند، رهبرانی که بتوانند به صورت عملی با فساد مبارزه کنند و به جان و خون مردم ارزش بدهند.

همیشه مسایل ناامنی، کشت و کشتار، قتل و حملات تنها با یک تقبیح کردن به پایان رسیده؛ اما داغ مردم برای همیشه باقی است و این مردم هستند که قربانی می دهند.

از سویی هم، در این اواخر رهبران حکومت نیز به دنبال منافع شخصی خود با یکدیگر به مشکل خورده و مورد انتقاد طرف مقابل قرار گیرند.

در این شرایط مردم پایتخت یک آرزو دارند که به مانند گذشته یک «جارچین» صدا بزند که «شهر در امن و امان است؛ آسوده بخوابید.» آرزویی که شاید در این شرایط دست نیافتنی باشد.

Author

About Author

1 thought on “شهر در امن و امان است؛ آسوده بخوابید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *