آبروی آمریکا در جامعه بین الملل رفت؛ دیگر هیچ کشوری از آمریکا نمیترسد
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
وقتی این شعر سعدی شیراز را میخوانیم، چون خیلی جامع است میشود آنرا به سیاست این روزها ربط داد و میشود آنرا به هر بخش دیگر از زندگی بشر فعلی ربط داد، از سخنوری تا جنگ و از سیاست تا دپلوماسی؛ بیشک که ادبیات کهن فارسی همین غنامندی را دارد.
آمریکا بعد از سر و صدای زیاد به سوریه حمله کرد اما این حمله جدا از این که به نفع آمریکا باشد به ضررش تمام شد و این کار سبب شد که آبروی آمریکا در سطح بین الملل برود؛ چرا که همه کشورها فکر میکردند یحتمل جنگ جهانی سوم و یا حداقل جنگ جهانی کوچک را آمریکا در خاورمیانه راه می انداز که این طور نبود، آمریکا با کشورهای فرانسه و انگلیس فقط ۴۵ دقیقه جنگ کردند و این جنگ در حالی ۴۵ دقیقه دوام کرد که هیچ جنگندهای به خاک سوریه وارد نشد و از ۱۱۰ موشک پرتاب شده ۷۰ موشک را تنها کشور سوریه نابود کرد.
بحث از همین جا آغاز میشود که آمریکا در این جنگ بیش از ۵۰ میلیون دالر هزینه کرد و سه کشور هم دخیل بود ولی در مقابل دولت بشار اسد شکست خوردند و دست از پا درازتر به لانههای شان برگشتند و فقط احتمال بدهید که روسیه و ایران در این جنگ با سوریه یک دست می شدند گلیم غرب را در نیم ساعت جمع میکردند.
در جنگ پیاده آمریکا در خاورمیانه شکست خورده بود و باعث این شکست ائتلاف روسیه و ایران بود و همچنان کار گروه های آزادیخواه دیگر را نیز نادیده نباید گرفت مثل حزب الله، فاطمیون، حیدریون و… و این گروه ها با حمایت کشورهای اسلامی و روسیه آمریکا را در خاورمیانه شکست دادند و گروه تروریستی داعش را نابود کردند.
حال که در سوریه عملیات پاکسازی انجام میشود سلاح های ساخت ناتو، رژیم اسرائیل و آمریکا پیدا میشود و این نشان میدهد که کشورهای قدرتمند دنیا در مقابل بلوک شرق شکست خوردند و این شکست قاطع کمر آمریکا و متحدانش را در خاورمیانه شکست و این شکست سبب شد که دستهای پشت پرده ترامپ را روی صحنه بازی بیاورند تا باشد با رفتار قلدمآبانه کشورهای بلوک شرق را مهار کنند که با تجاوز که این کشورها در سوریه انجام دادند و شکست خوردند معادله کاملاً به هم ریخت.
بعد از شکست آمریکا و متحدانش در جنگ با سوریه حال همه کشورهای که از آمریکا حساب می بردند آهسته، آهسته قدعلم میکنند و در مقابل آمریکا می ایستند چون توان نظامی آمریکا به کشورهای که منتظر جنگ بودند روشن شد و این باعث شد که آبروی آمریکا برود ؛ چرا که یک کشور جنگ زده مثل سوریه توانست بیش از ۸۰% موشکهای آمریکا را نابود کند، پس کشورهای قدرتمند و صاحب حرف در جامعه بین الملل به زودی در مقابل آمریکا ایستاده میشوند.
کوریای شمالی نخستین کشوری بود که در مقابل آمریکا ایستاد و گفت که آمریکا از ترس بر هیچ پایگاه نظامی در سوریه موشک پرتاب نکرد و کوریای شمالی که بمب هستهای دارد هیچ گاه آمریکا جرئت نمیکند وارد جنگ با ما شود.
همین طور پاکستان، چین، هند و دیگر کشورهای که قصد دارند بزرگ شوند و بزرگ کار کنند آمریکا را دست کم میگیرند و دیگر آمریکا، آمریکای سال ۲۰۰۱ نیست که با یک سخنرانی چندین کشور همرایش ظاهراً بر مبارز بخاطر از بین بردن تروریستم وارد افغانستان شوند؛ حال آمریکا فقط توانست دو کشور را با خود متعهد کند که در ۴۵ دقیقه شکست خوردند.
در آخر حرف اینجاست که جهان نیازمند یک تحول است و باید قدرت از غرب به شرق بیاید و شرق سکان دنیا را بدست بگیرد و این به این معنی نیست که دوباره باید ابر قدرت از شرق باشد؛ این بار قدرت باید تقسیم شود و تقسیم بندی قدرت باید به شکل باشد که همه کشورهای قدرتمند یک برابر و یا با یک تفاوت کوچک با هم حرف به گفتن داشته باشند.
در کل میتوان گفت که آمریکا باید زیاده خواهی را رها کند و بگذارد که قدرت در جهان تقسیم شود؛ فرید ذکریا درکتاب «جهان پسا آمریکایی» نوشته است که آمریکا غروب نمی کند بلکه قدرتهای جدید طلوع میکنند» حال کشورهای جدید و قدرت های جدید طلوع کرده است و این طلوع سبب شده است که قدرت آمریکا را تحت شعاع قرار بدهند.
ندیم پارسینا